عبارت دجال در عهد جدید چندین بار تنها در رساله یوحنا آمدهاست. و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت میکند. و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است.
در اسلام یکی از نشانههای دوران ظهور خروج دجال است.موضوع دجال بیش از آنچه در روایات شیعه است از طرق اهل تسنن نقل شدهاست.
عبارت دجال در عهد جدید چندین بار تنها در رساله یوحنا آمدهاست. و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت میکند. و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است.
در نامه اول یوحنا آمدهاست:دروغگو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند آن دجال است که پدر و پسر را انکار مینماید.باز در همان رساله آمدهاست: «شنیدهاید که دجال میاید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شدهاند و از این میدانم که ساعت آخر است.» در جای دیگر در همان رساله میگوید: «و هر روحی که عیسی مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و اینست روح دجال که شنیدهاید که او میاید و الان هم در جهان است.» برخی از علمای مسیحی از جمله صاحب قاموس کتاب مقدس دجال را اسم عام میداند و به تصور وی مراد از دجال و دجالان کسانی هستند که مسیح را تکذیب کنند و این معنا از عبارات انجیل نیز استفاده میشود. همچنین گفته شده دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح، رجعت کرده او را از پای در خواهد آورد.
دجال در اسلام
در اسلام یکی از نشانههای دوران ظهور خروج دجال است.موضوع دجال بیش از آنچه در روایات شیعه است از طرق اهل تسنن نقل شدهاست.
ظهور دجال، در کتابهای اهل سنت، از نشانههای برپایی قیامت دانسته شدهاست ولی در منابع روایی شیعه، از نشانههای ظهور به شمار میرود. بر اساس آنچه از ظاهر اخبار استفاده میشود، دجال فردی است که در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی خروج میکند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفتانگیز جمع زیادی از مردم را میفریبد و سرانجام به دست عیسی مسیح در کنار دروازه «در» در منطقه شام به هلاکت میرسد.
پیامبر اسلام میفرماید:
قیامت برپا نمیشود، تا وقتی که مهدی از فرزندانم قیام کند و مهدی قیام نمیکند، تا وقتی که شصت دروغگو خروج کنند.
پیشاپیش برپایی قیامت، خروج دجال است و پیش از دجال، سی دروغگو، یا بیشتر خروج خواهند کرد.
دجال در روایات اهل تسنن
قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل»در کتاب «مسند»و «ترمذی»در «صحیح»خود و «ابن ماجه»در «سنن»و «مسلم» در «صحیح» و «ابن اثیر»در«نهایه»از عبدالله بن عمر و ابوسعیدحذری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کردهاند.
صدوق در این زمینه میگوید: اهل سنت اینگونه اخبار را تصدیق میکنند و آن را درباره «دجال»و غیبت وی و زنده بودنش را در این مدت طولانی روایت نمودهاند.
«صائد بن صید» که در زمان محمد میزیسته و محمد او را از مصادیق دجال معرفی کردهاست و چون بعدا از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضیها گمان کردهاند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زنده ماندن و طول عمر او قائل شدند.
بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد بخصوص نمیدانند بلکه آن را عنوانی میدانند کلی برای افراد پر تزویر حیله گر و حقه باز که برای فریب مردم از هر وسیلهای استفاده میمنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده میکند. در منابع اسلامی نیز احادیثی راجع به متعدد بودن وجود دجال نقل شدهاست.
پیامبر اسلام مردم را از دجال میتر سانید و فتنه اش را گوشزد میکرد و میفرمود:
«ایها الناس ما بعث الله نبیا الا و قد انذروا قومه الدجال»
«ای مردم !خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه قوم خویش را از فتنه دجال بر حذر داشتهاست.»
در حدیث دیگری که از صحیح ترمذی نقل شدهاست پیامبر فرمود:
«انه لم یکن نبی بعد نوح الا انذر قومه الدجال و انی انذر کموه»
«هر پیامبری بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال ترسانده و من نیز شما را بر حذر میدارم.»
از این روایت معلوم میشود که در عصر هر پیامبری «دجال»و یا «دجالانی»وجود داشتهاند که هر پیامبر موظف بود قوم خود را از فتنه آن بر حذر دارد و گرنه معنی نداشت انبیای پیشین مردم عصر خویش را نسبت به فتنه دجالانی که هزاران سال بعد از آنها آشکار خواهد شد هشدار دهند.
در حدیثی که به طریق اهل سنت آمدهاست میخوانیم :
«لا تقوم الساعه حتی یخرج ثلاثون دجالون کلهم یزعم انه رسول الله»
«پیامبر فرمود: قیامت بر پا نمیشود تا اینکه سی نفر دجالی که خود را پیامبر میپندارند ظاهر شوند.»
بالاخره از این احادیث استفاده میشود که دجال نام شخص معینی نیست و به هر شخص دروغگو پرتزویر و گمراه کننده اطلاق میگردد.
آنچه بر مسلمانان مسلم است، در آخرالزمان همزمان با قیام مهدی شخصی ظهور خواهدکرد که در حیله و تزویر و دروغگویی و حقه بازی و شیطنت بر تمام دجالهای گذشته برتری خواهد داشت.
دجال در روایتهای شیعه
در روایتهای شیعه نیز گفتههای زیادی در مورد دجال به چشم میخورد و اینچنین گفته شده آست که وی در زمانی که مردم گناهان زیادی را انجام دهند و نیکی را بد و بدی را نیک بدانند, ظهور خواهد کرد.
از محمد درباره وی چنین گفته شده:.« خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آنکه قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تاخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج میکند و بهمراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانههای زمین بجز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر میکند. »
برخی از ویژگیهایی دجال از قول حضرت علی نیز ازین قرارند:
ادعا میکند که وی خدا و پروردگار خلایق است.
پیروانش اولاد زنا و صاحبان طیلسان سبزند. (پارچهای که بر سر و دوش میاندازند)
نام وی صائد بین صید است.
از شهر اصفهان و از دهی بنام یهودیه (هماکنون بخشی از شهر اصفهان شده است) خروج میکند.
چشم راستش از اصل خلقت ندارد و چشم چپش در پیشانیش است و مانند ستاره سحر میدرخشد و بین دو چشمش لفظ کافر نوشتهشده است به گونهای که هر کسی میتواند آن را بخواند.
در روبرویش کوهی از دود و پشت سرش کوه سفیدیست که مردم آن را غذا میپندارند.
بر درازگوشی که هرگامش یک میل است سوار است.
در شام و بر سر گردنهای بنام افیق کشته میشود.
نظرات شما عزیزان: